پایان

ساخت وبلاگ

خیلی بده حالت از خودت

زندگیت 

گذشتت 

و هرچه هست و نیست 

بهم بخوره 

تقصیر دنیا نیست 

تقصیر هیچکس 

فقط خودم و خودم و خودم 

باز شدم منی که من نیستم 

به خاطر یه ترس

یه ترس بچه گانه که باعث شد 

زندگیم دوباره برگرده به چند سال پیش

کاش بشه دل کند و رفت 

از همه چی چشم بپوشونی 

مثل کبکی که سرشو کرد تو برف 

کاش میشد هیچوقت نبود 

نبود و هیچ چیز وجود نداشت 

حالم از این منی که من نیستم بهم میخوره

از این اشکها که بدون اجازه جاری میشن

شاید سهم منم از این دنیا فقط همین اشک و اه و بغض و سیگاره نعنایی باشه

اره 

فقط یه اشانتیون یه بار مصرف از خوشی به ما رسیده 

اونم ارزونی خودت و این دنیای مسخره 

دنیایی که فقط ...

بگذریم 

این نیز بگذرد 

اما 

با یه پایان 

خیلی خیلی خیلی

تلخ ...

صدا:دوربین:رنگ !...
ما را در سایت صدا:دوربین:رنگ ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niloooooooofara بازدید : 116 تاريخ : دوشنبه 2 خرداد 1401 ساعت: 7:28